برچسب‌ها:

تاريخ : پنج شنبه 5 آبان 1398برچسب:, | 2:12 | نویسنده : بنده ی دل شکسته |


برچسب‌ها:

تاريخ : پنج شنبه 27 فروردين 1394برچسب:, | 23:9 | نویسنده : بنده ی دل شکسته |


یکی از عالمان می گفت:
«در
روزگاری که در نجف اشرف برای تحصیل علوم دینی به سر می بردم، روزی، در ماه
رمضان، عصر هنگام، غذایی برای افطار آماده کردم و در حجره گذاشتم...
از
حجره بیرون آمدن و در را قفل کردم. پس از نماز مغرب و عشا و سپری شدن 
مقداری از شب، برای افطار به مدرسه برگشتم. هنگامی که به حجره رسیدم، دست 
در حیب نمودم؛
کلید نبود! اطراف و داخل مدرسه جست و جو کردم و از بعضی 
طلاب پرسیدم، ولی کلید را نیافتم. از شدت گرسنگی و نیافتن راه چاره، سخت 
ناراحت شدم از مدرسه بیرون آمدم...
متحیرانه، به سوی حرم مطهر می رفتم و به زمین نگاه 
می کردم، شاید کلید را پیدا نمایم، ناگاه مرحوم سیدمرتضی کشمیری را دیدم. پس از آن که دلیل ناراحتی ام را پرسید، گفتم... 
فرمود:
"با من بیا". آن گاه به سوی مدرسه و به سمت درب حجره آمد و فرمود: "می 
گویند اگر کسی نام مادر حضرت موسی(ع) را بداند و به درب و قفل بسته بخواند،
باز می شود؛ آیا جده ما، حضرت زهرا(ص)، کم تر از مادر موسی هستند؟!"
پس دست به قفل گذاشت و صدا زد: "یا فاطمه (س)"
ناگهان، «قفل باز شد»!

خواستم بگویم، که فاطمه دختر محمد است. دیدم که فاطمه نیست.
خواستم بگویم، که فاطمه همسر علی است. دیدم که فاطمه نیست.
خواستم بگویم، که فاطمه مادر حسین است. دیدم که فاطمه نیست.
خواستم بگویم، که فاطمه مادر زینب است. باز دیدم که فاطمه نیست.
نه، این‌ها همه هست و این همه فاطمه نیست.
«فاطمه، فاطمه است»
دکتر شریعتی


برچسب‌ها:

تاريخ : پنج شنبه 27 فروردين 1394برچسب:, | 23:5 | نویسنده : بنده ی دل شکسته |
روزی امام علی علیه السلام به
 
فرزندش، امام حسن علیه السلام فرمود:
« پسرم برخیز و سخنرانی کن که می‌خواهم سخنت را بشنوم.»
حسن فرمود:
«پدرجان چگونه سخن بگویم در حالی که شما را می‌بینم؟ نه، من حیا می‌کنم.»
علی علیه السلام افرادداخل خانه را جمع کرد و خود به اتاق دیگری رفت؛ به نحوی که صدای حسن را می شنید.
آنگاه امام حسن علیه السلام برخاست و چنین سخنرانی کرد:
«سپاس مخصوص پروردگاری است که یگانه است و در این یگانگی نظیر ندارد. او جادوانه است اما نه به دست کسی
دیگر؛ زمام امور را به دست دارد اما بی‌هیچ‌گونه مشقت، و آفریننده است بی هیچ‌گونه زحمت. وصفش پایان نمی
پذیرد و معرفتش نهایت ندارد. عزیزی است که ازلی بوده است. همه دل‌ها از هیبتش لرزان و ترسان، همه خردها از
عزتش حیران، و همه موجودات در برابر قدرتش خاضع اند.
بر قلب هیچ انسانی بلندای جبروت و قدرت او خطور نمی کند و مردم به عمق جلال و عظمتش پی نمی برند. کسی
قادر نیست از بزرگی‌اش پرده برگیرد و دانشمندان را کجا توان آن است که با خردهایشان به آن دست یابند. آگاه‌ترین
مردم به او کسی است که او را محدود به صفتی نکند. او چشم‌ها را می‌بیند اما چشم‌ها او را نمی‌بینند. او خداوند
نافذ و آگاه است.
اما بعد: همانا علی علیه السلام دری است که هر که از راه او وارد شود مومن و هر که از راه او خارج شود کافر
است. من این سخنان را می گویم در حالی که برای خود و شما از پروردگار بزرگ آمرزش می‌طلبم.»
در این هنگام امیر مؤمنان علی علیه السلام از پشت پرده در آمد و پیشانی حسن را بوسید و این آیه را تلاوت
فرمود:
« ذریته بعضها من بعض و الله سمیع علیم »
(ذریه و تباری که از یکدیگرند و خداوند شنوا و داناست.)
 

برچسب‌ها:

تاريخ : پنج شنبه 17 اسفند 1393برچسب:, | 23:7 | نویسنده : بنده ی دل شکسته |

 

 

بی شک ويژگي هاى حضرت معصومه (س) را می توان الگوی زندگی خود قرار داد و زندگی پاک و سالمی را در پیش گرفت.
 
هادى دانشور

 تعداد امامزادگان شايسته تعظيم و تجليل در «دار الايمان قم‏»كه بر فراز قبور مطهرشان گنبد و سايبان هست ‏به چهارصد نفرمى‏ رسد.
در ميان اين چهار صد اختر تابناكى كه در آسمان قم نورافشانى ‏مى ‏كنند، ماه تابانى كه همه آنها را تحت الشعاع انوار درخشان‏ خود قرار داده، تربت پاك شفيعه محشر، كريمه اهل‏بيت ‏پيغمبر(عليهم السلام)، دخت گرامى موسى بن جعفر، حضرت معصومه(س)مى‏ باشد.
 
پژوهشگر معاصر، علامه بزرگوار، حاج محمدتقى تسترى، مولف قاموس ‏الرجال مى‏ نويسد: «درميان فرزندان امام كاظم(ع) با آن همه كثرتشان بعد از امام ‏رضا(ع)، كسى همسنگ حضرت معصومه(س) نمى‏ باشد.
محدث گرانقدر حاج شيخ عباس قمى به هنگام بحث از دختران حضرت موسى بن‏ جعفر(ع)، مى ‏نويسد: «برحسب آنچه به ما رسيده، افضل آنها سيده جليله معظمه، فاطمه ‏بنت امام موسى(ع)، معروف به حضرت معصومه(س) است.
بررسى ‏شخصيت‏ برجسته و فضايل گسترده حضرت معصومه(س) در اين صفحات‏ نمى ‏گنجد.
 
حضرت معصومه عليها السلام در اول سال 173 هجري قمري در مدينه چشم به جهان گشود.
پدرش امام هفتم شيعيان حضرت موسي بن جعفر عليه السلام و مادرش حضرت نجمه بود كه به علت پاكي و طهارت نفس به او طاهره مي گفتند.حضرت معصومه در 28 سالگي و در روز دوازدهم ربيع الثاني سال 201 هجري قمري در قم به شهادت رسيد كه امروز بارگاه ملكوتي و مرقد مطهرش همچون خورشيدي در قلب شهرستان قم مي درخشد و همواره فيض بخش و نورافشان دلها و جانهاي تشنه معارف حقاني است.
 
 
در اين نوشته به برخى از ويژگيهاى آن خاتون دوسرا اشاره مى‏ كنيم:

برچسب‌ها:

ادامه مطلب
تاريخ : پنج شنبه 1 اسفند 1393برچسب:, | 23:2 | نویسنده : بنده ی دل شکسته |

 

 

 

 

 

 


برچسب‌ها:

تاريخ : پنج شنبه 25 بهمن 1393برچسب:, | 22:58 | نویسنده : بنده ی دل شکسته |

» نسخ: 

// نسخ // در لغت ، به معنای نوشتن چیزی از روی چیز دیگر ، نقل ، تغییر و از بین بردن آمده است و در اصطلاح ، بمعنای بر داشتن حکمی از احکام ثابت دینی بر اثر سپری شدن مدت آن می باشد . ( آل عمران : ۸ )
از دیدگاه دانشمندان اسلامی ، مساله نسخ احکام و آیات قرانی مسلم و پذیرفته شده است و آیات قران مجید نیز به آن اشاره دارد :…
// ما ننسخ من آیه او ننسها نات بخیر منها او مثلها الم تعلم انّ الله علی کلّ شیء قدیر // ( بقره : ۱۰۶ ) . هر حکمی را نسخ کنیم و یا آن را به ( دست ) فراموشی بسپاریم بهتر از آن یا مانندش را می آوریم . مگر نمی دانی که خدا بر هر کاری تواناست ؟
// و اذا بدّلنا آیه مّکان آیه والله اعلم بما ینزّل قالوا انّما انت مفتر بل اکثر هم لا یعلمون // (نخل : ۱۰۱ ) و هنگامی که آیه ای را به آیه دیگر مبدل کنیم (= حکمی را نسخ نماییم ) – و خدا بهتر می داند چه حکمی را نازل کند – آنها می گویند : تو افترا می بندی . اما بیش ترشان ( حقیقت را ) نمی دانند .
در این آیات ، بویژه آیه اول ، امکان نسخ در زمینه امور تکوینی و تشریعی مطرح است ؛ زیرا اصطلاح // آیه // اعم از آیات تشریعی و تکوینی است . در قران مجید ، در موارد فراوانی لفظ // آیه // بر نشانه های قدرت خداوند اطلاق شده است .(مومنون  : ۵۰ و اعراف : ۷۳ ) بنابراین ، در آیه اول سخن از آن است که اگر خداوند بخواهد آیات قران را و یا آیات تکوینی را نسخ و به جای آنها ، آیات دیگری را جایگزین می کند . اما در آیه دوم ، به دلیل اینکه سخن از نزول آیات از طرف خدا و افترا زدن کافران بر پیامبر ص است ، قطعا منظور نسخ آیات قرانی است ؛ بدین معنا که گاهی خداوند حکمی را که در آیه ای آمده است ، بدلیل سپری شدن مصلحت آن ، نسخ و حکم دیگری را جایگزین آن می کند . بنابراین ، امکان نسخ قطعی است .

اما در مورد وقوع آن ، باید گفت : برخی از دانشمندان مسلمان تعداد فراوانی از آیات را مشمول حکم نسخ دانسته و به منسوخ بودن آنها معتقد شده اند ، در حالی که آیات نسخ شده تعداد اندکی است و بقیه آنها تقیید یا تخصیص خورده اند . صاحب کتاب البیان از ۳۶ موردی که ادعای نسخ آنها شده ، تنها یک مورد را می پذیرد و در بقیه موارد مناقشه کرده ، آنها را نمی پذیرد . همین مذکور که ادعای نسخ در آن ، مورد قبول همه دانشمندان اسلامی است : // یا ایّها الذین آمنوا اذا ناجیتم الرّسول فقدّموا بین یدی نجواکم صدقه … // ( مجادله : ۱۲ ) ای کسانیکه ایمان آورده اید ، هنگامی که می خواهید با رسول خدا نجوا کنید ( و سخنان در گوشی بگویید ) ، پیش از آن صدقه ای ( در راه خدا ) بدهید .
این آیه بوسیله آیه بعد از آن نسخ شد و تنها شخصی که پیش از نسخ ، به آن عمل نمود حضرت علی ع بود . (بحارالانوار محمد باقر مجلسی ج۳۵ص۳۷۶به بعد )

برچسب‌ها:

ادامه مطلب
تاريخ : پنج شنبه 21 بهمن 1393برچسب:, | 22:54 | نویسنده : بنده ی دل شکسته |
گفتم: خسته‌ام
 
 
 
گفتی: لاتقنطوا من رحمة الله
.:: از رحمت خدا نا امید نشید(زمر/53) ::.
 
 
 
 
 
 
 

گفتم: هیشکی نمی‌دونه تو دلم چی می‌گذره   

گفتی: ان الله یحول بین المرء و قلبه
.:: خدا حائل هست بین انسان و قلبش! (انفال/24) ::.

برچسب‌ها:

ادامه مطلب
تاريخ : پنج شنبه 16 بهمن 1393برچسب:, | 22:47 | نویسنده : بنده ی دل شکسته |

 


برچسب‌ها:

ادامه مطلب
تاريخ : پنج شنبه 12 بهمن 1393برچسب:, | 22:50 | نویسنده : بنده ی دل شکسته |
(۱) قرآن: 
نام مشهور کتاب آسمانی ما قران است و ۶۶ بار در آن بکار رفته است مانند: لو انزلناه هذا القران علی جبل لرایته خاشعا متصدعا من خشیه الله (حشر:۲۱) اگر این قران را بر کوهی نازل می کردیم می دیدی که در برابر آن خاشع می شود و از خوف خدا می شکافد.
قران از ریشه قراء هم بمعنای قرائت و خواندن است و هم بمعنای جمع کردن. اگر از مفهوم قرائت گرفته شده باشد در این صورت کلمه قران اسم خواهد بود برای آنچه خوانده می شود و اگر از مفهوم جمع کردن باشد نام مجموعه ای خواهد بود که حروف- کلمات- آیات و سوره ها در آن گرد آمده یا احکام – حقایق- معارف و تعالیم عالی دینی که در کتابهای پیشین پراکنده بود در آن جمع شده است.
(۲) کتاب:
واژه کتاب بمعنای مکتوب( نوشته شده) پس از واژه قران بیش از دیگر اسم ها بکار رفته است مانند آیه : الحمد لله الذی انزل علی عبده الکتاب و لم یجعل له عوجا (کهف:۱) ستایش مخصوص خدایی است که این کتاب ( آسمانی ) را بر بنده ( برگزیده) اش نازل کرد و هیچ گونه کژی در آن قرار نداد.
(۳) فرقان:
فرقان در اصل بمعنای چیزی است که حق را از باطل جدا می کند و وسیله شناسایی این دو می باشد: تبارک الذی نزل الفرقان علی عبده لیکون للعالمین نذیرا (فرقان:۱) زوال ناپذیر است کسی که قران را بر بنده اش نازل کرد تا بیم دهتده جهانیان باشد.
توصیف قران به این نام به این دلیل است که قران وسیله شناخت حق از باطل در مسیر زندگی فرد و اجتماع و معیار محکمی در زمینه افکار- عقاید- قوانین- احکام- آداب و اخلاق است. البته باید توجه داشت که فرقان اسم خاص قران نیست و به کتاب آسمانی حضرت موسی ع نیز اطلاق شده است: ولقد آتینا موسی و هارون الفرقان (انبیاء:۴۸) و ما به موسی و هارون فرقان دادیم.

برچسب‌ها:

ادامه مطلب
تاريخ : پنج شنبه 4 بهمن 1393برچسب:, | 22:42 | نویسنده : بنده ی دل شکسته |

صفحه قبل 1 2 3 صفحه بعد

.: Weblog Themes By SlideTheme :.